برادرانم… با خود تأملی کردم… و از آن پرسیدم: اگر ملک الموت هم اکنون به سراغت آید آیا حسرت می خوری؟ تو که می دانی او برای چه می آید، ولی نمی دانی کی قرار است بیاید، اگر زمان رفتن باشد حسرت نمی خوری؟
نوشته: د.احمد حسن
برادرانم… با خود تأملی کردم… و از آن پرسیدم: اگر ملک الموت هم اکنون به سراغت آید آیا حسرت می خوری؟ تو که می دانی او برای چه می آید، ولی نمی دانی کی قرار است بیاید، اگر زمان رفتن باشد حسرت نمی خوری؟ آیا هشداری را که پیامبر صلی الله علیه و سلم به تمام بشر می دهد را نشینده ای؟ هشداری که هم به مسلمانان داده شده هم به کافران… هم به فرمانبرداران و هم به سرپیچی کنندگان… “همه کس در روز قیامت حسرت خواهند خورد؛ اگر عصیان گر باشد حسرت می خورد که چرا توبه نکرده و اگر فرمانبردار باشد حسرت می خورد که چرا بیش از این، انجام نداده است.”
آیا نشنیده ای که یکی از نام های روز قیامت،روز حسرت است؟!
آیا این حدیث ابو سعید خدری از حضرت مصطفی صلی الله علیه و سلم را نشنیده ای که ایشان می فرمایند: مرگ (در روز قیامت) در هیئت قوچ املح (به رنگ سیاه و سفید) آورده می شود، پس شخصی ندا می دهد که: ای اهل بهشت! آن ها تعجب می کنند و نگاه می نمایند. (منادی) می گوید: آیا این را می شناسید؟ می گویند: بلی، این مرگ است، و همه ی اهل بهشت آن را دیده اند، … سپس (منادی) می گوید: ای اهل آتش، آن ها تعجب می نمایند و نگاه می کنند، منادی می گوید آیا این را می شناسید؟ می گویند: بلی این مرگ است و همه اهل جهنم آن را دیده اند، پس (مرگ) ذبح می شود… سپس می گوید: ای اهل بهشت، جاودانگی (آمد) و دیگر مرگی وجود ندارد و ای اهل آتش، جاودانگی (آمد) و دیگر مرگی وجود ندارد… سپس این آیه را تلاوت می کند:
“وَأنذِرْهُمْ یَوْمَ الْحَسْرَةِ إِذْ قُضِیَ الْأَمْرُ وَهُمْ فِی غَفْلَةٍ وَهُمْ لَا یُؤْمِنُونَ“(۳۹مریم)
(ای پیغمبر!) آن ها را از روز حسرت (که رستاخیز است) بترسان. آن هنگامی که کار از کار میگذرد و ایشان در غفلت بسر بردهاند و (به قیامت و بهشت و دوزخی) ایمان نداشتهاند. این حسرت، حسرت اهل دوزخ است چون کافر شدند و ایمان نیاوردند، چون گمراه گشتند و خود را از هدایت محروم نمودند، چون نافرمانی کردند و توبه ننمودند!! … این حسرت، حسرت بهشتیان نیز می باشد زمانی که می شنوند: “جاودانگی(آمد) و دیگر مرگی وجود ندارد”!! حسرت ایشان به خاطر عبادت هایی است که بیش تر انجام نداده اند، به خاطر درجه هایی است که بیش تر کسب نکرده اند، به خاطر نیکی هایی است که آن را ضایع نمودند و به خاطر گناهانی است که مرتکب شده اند.
حسرت هایی دنیایی
از انواع این حسرت، … حسرتِ “از دست دادن دنیا”را می توان نام برد.
“فَخَرَجَ عَلَى قَوْمِهِ فِی زِینَتِهِ قَالَ الَّذِینَ یُرِیدُونَ الْحَیَاةَ الدُّنیَا یَا لَیْتَ لَنَا مِثْلَ مَا أُوتِیَ قَارُونُ إِنَّهُ لَذُو حَظٍّ عَظِیمٍ” (۷۹قصص)
(قارون) با تمام زینت خود در برابر قوم خویش نمایان گردید. آنان که طالب زندگی دنیا بودند، گفتند: ای کاش! همان چیزهائی که به قارون داده شده است ما هم میداشتیم. واقعاً او دارای بهره بزرگ و شانس سترگ است.
این آیه در واقع حسرتانسان های فقیری را نشان می دهد که به آن چه خداوند به آن ها داده است راضی نیستند. این افراد، از اسباب واقعی سعادت غافل گشته اند و به خاطر جهل شان گمان برده اند آن چه به قارون داده شده است شانس و بهره ی بزرگی است.
“لِکَیْلَا تَأْسَوْا عَلَى مَا فَاتَکُمْ وَلَا تَفْرَحُوا بِمَا آتَاکُمْ” (قسمتی از آیه ی ۲۳ سوره ی حدید)
این بدان خاطر است که شما نه بر از دست دادن چیزی غم بخورید که از دستتان بدر رفته است، و نه شادمان بشوید بر آنچه خدا به دستتان رسانده است.
این آیه در واقع توجیه و هشداری است از جانب پروردگار جهانیان برای بندگان مؤمن اش است تا حسرت چیزهای دنیایی ای را نخورند که از دست داده اند و در عین حال اگر از نعمت های فناپذیر دنیایی چیزی به ایشان داده شد خوشحال نشوند.
- هم چنین از انواع این حسرت، حسرت بر اسراف شدن وقت، سلامتی، مال، خوردنی، نوشیدنی، پوشاک و … را می توان نام برد.
خداوند متعال فرموده است:وَلاَ تَجْعَلْ یَدَکَ مَغْلُولَةً إِلَى عُنُقِکَ وَلاَ تَبْسُطْهَا کُلَّ الْبَسْطِ فَتَقْعُدَ مَلُوماً مَّحْسُوراً (۲۹اسراء)
دست خود را بر گردن خویش بسته مدار (و از کمک به دیگران خودداری مکن و بخیل مباش)، و آن را فوقالعاده گشاده مساز (و بذل و بخشش بیحساب مکن و اسراف مورز، بدان گونه) که سبب شود از کار بمانی و مورد ملامت (این و آن) قرار گیری و لخت و غمناک گردی.
- هم چنین از انواع این حسرت، می توان حسرت بر از دست دادن عزیزان را نام برد که حسرتی فطری و طبیعی است، مانند حسرت خوردن یعقوب علیه السلام به خاطر از دست دادن یوسف:
“وَتَوَلَّى عَنْهُمْ وَقَالَ یَا أَسَفَى عَلَى یُوسُفَ وَابْیَضَّتْ عَیْنَاهُ مِنَ الْحُزْنِ فَهُوَ کَظِیمٌ”(۸۴یوسف)
و از فرزندانش روی برتافت و گفت: ای وای بر من! بر (دوری) یوسف (من!) و (از بس که گریست)، چشمانش از اندوه سفید (و نابینا) گردید، و او اندوه خود را در دل نهان میداشت و خشم خود (بر فرزندان) را قورت میداد. … این نوع حسرت در نفس بشر نهادینه شده است اما نه به باطل سوق می دهد و نه از بدی جلوگیری می نماید.
حسرت های روز قیامت
این حسرت پس از پایان یافتن فرصت ها پیش می آید… زمان آن، هنگام مرگ و هنگام رو به رو شدن با خداوند است… پس ای برادرانم، از حسرت ها و پشیمانی هایی بترسید که دیگر سودی ندارد.
این آیات کتاب خداوند باشکوه و بلند مرتبه را در دیدِ شما قرار می دهم، آیاتی که احتیاج به شرح و تفسیر ندارد، آیاتی که مواضع حسرتی را نمایان می سازد که شما عزیزانم را از آن ها به خداوند پناه می دهم و از شما می خواهم که از اسباب آن دور شوید… چرا که شاید خداوند از ما خواسته جانب احتیاط را رعایت کنیم بدین منظور این آیات را ذکر نموده است:“إِنَّ فِی ذَلِکَ لَذِکْرَى لِمَن کَانَ لَهُ قَلْبٌ أَوْ أَلْقَى السَّمْعَ وَهُوَ شَهِیدٌ”(۴۷ق) به راستی در این (سرگذشت پیشینیان) بیدار باش و اندرز بزرگی است برای آن که دلی (آگاه) داشته باشد، یا با حضور قلب گوش فرا دهد.
۱- “قَدْ خَسِرَ الَّذِینَ کَذَّبُواْ بِلِقَاء اللّهِ حَتَّى إِذَا جَاءتْهُمُ السَّاعَةُ بَغْتَةً قَالُواْ یَا حَسْرَتَنَا عَلَى مَا فَرَّطْنَا فِیهَا وَهُمْ یَحْمِلُونَ أَوْزَارَهُمْ عَلَى ظُهُورِهِمْ أَلاَ سَاء مَا یَزِرُونَ”(۳۱انعام)مسلّماً آنان که ملاقات با خدا را دروغ میپندارند تا آن گاه که ناگهانقیامت فرا میرسد، زیان میبینند و میگویند: افسوسا و دریغا! (چرا غافل بودیم و) در دنیا کوتاهی کردیم و گناهان را بر دوش خود میکشند. هان! چه بد چیزی بر دوش میکشند!
۲-“أَن تَقُولَ نَفْسٌ یَا حَسْرَتَى علَى مَا فَرَّطتُ فِی جَنبِ اللَّهِ وَإِن کُنتُ لَمِنَ السَّاخِرِینَ” (به درگاه خدا برگردید و تسلیم فرمان او شوید و از تعالیم وی پیروی کنید تا روز قیامت) کسی نگوید: دردا و حسرتا! چه کوتاهی ها که در حق (طاعت و عبادت) خدا کردهام. دریغا و افسوسا! من از زمره مسخرهکنندگان (آئین یزدانی) بودهام. (وای بر من! سرمایه وجودم را باختهام و گرفتار خشم خدا شدهام!).(۵۶زمر)
۳- “وَأَنفِقُوا مِن مَّا رَزَقْنَاکُم مِّن قَبْلِ أَن یَأْتِیَ أَحَدَکُمُ الْمَوْتُ فَیَقُولَ رَبِّ لَوْلَا أَخَّرْتَنِی إِلَى أَجَلٍ قَرِیبٍ فَأَصَّدَّقَ وَأَکُن مِّنَ الصَّالِحِینَ*وَلَن یُؤَخِّرَ اللَّهُ نَفْساً إِذَا جَاء أَجَلُهَا وَاللَّهُ خَبِیرٌ بِمَا تَعْمَلُونَ”(۱۰و ۱۱ منافقون)از چیزهائی که به شما دادهایم بذل و بخشش و صدقه و احسان کنید، پیش از آن که مرگ یکی از شما در رسد و بگوید: پروردگارا! چه میشود اگر مدّت کمی مرگ مرا به تأخیر اندازی و زندهام بگذاری تا احسان و صدقه بدهم و در نتیجه از زمره صالحان و خوبان شوم؟! خداوند هرگز مرگ کسی را به تأخیر نمیاندازدهنگامی که اجلش فرا رسیده باشد. خداوند کاملاً آگاه از کارهائی است که انجام میدهید
۴- “وَأَمَّا مَنْ أُوتِیَ کِتَابَهُ بِشِمَالِهِ فَیَقُولُ یَا لَیْتَنِی لَمْ أُوتَ کِتَابِیهْ* وَلَمْ أَدْرِ مَا حِسَابِیهْ *یَا لَیْتَهَا کَانَتِ الْقَاضِیَةَ * مَا أَغْنَى عَنِّی مَالِیهْ * هَلَکَ عَنِّی سُلْطَانِیهْ”(۲۵تا ۲۹ الحاقه)
و امّا کسی که نامه اعمالش به دست چپش داده شود، میگوید: ای کاش هرگز نامه اعمالم به من داده نمیشد! و هرگز نمیدانستم که حساب من چیست! ای کاش پایان بخشِ عمرم، همان مرگ بود و بس! دارائی من، مرا سودی نبخشید، و به درد (بیچارگی امروز) من نخورد. قدرت من، از دست من برفت! (و دلیل و برهان من، پوچ و نادرست از آب درآمد!).
۵- “وَوُضِعَ الْکِتَابُ فَتَرَى الْمُجْرِمِینَ مُشْفِقِینَ مِمَّا فِیهِ وَیَقُولُونَ یَا وَیْلَتَنَا مَالِ هَذَا الْکِتَابِ لَا یُغَادِرُ صَغِیرَةً وَلَا کَبِیرَةً إِلَّا أَحْصَاهَا وَوَجَدُوا مَا عَمِلُوا حَاضِراً وَلَا یَظْلِمُ رَبُّکَ أَحَداً”(۴۹کهف)
و کتاب (اعمال هر کسی، در دستش) نهاده میشود (و مؤمنان از دیدن آنچه در آن است شادان و خندان میگردند) و بزهکاران (کفر پیشه) را میبینی که از دیدن آنچه در آن است، ترسان و لرزان میشوند و میگویند: ای وای بر ما! این چه کتابی است که هیچ عمل کوچک و بزرگی را رها نکرده است و همه را برشمرده است و (به ثبت و ضبط آن مبادرت ورزیده است. و بدین وسیله) آن چه را که کردهاند حاضر و آماده میبینند. و پروردگار تو به کسی ظلم نمیکند. (چرا که پاداش یا کیفر، محصول اعمال خود مردمان است).
۶- “إِنَّ الَّذِینَ کَفَرُواْ یُنفِقُونَ أَمْوَالَهُمْ لِیَصُدُّواْ عَن سَبِیلِ اللّهِ فَسَیُنفِقُونَهَا ثُمَّ تَکُونُ عَلَیْهِمْ حَسْرَةً ثُمَّ یُغْلَبُونَ وَالَّذِینَ کَفَرُواْ إِلَى جَهَنَّمَ یُحْشَرُونَ” (۳۶انفال)
کافران اموال خود را خرج میکنند تا (مردمان را) از راه خدا (و ایمان به الله) بازدارند. آنان اموالشان را خرج خواهند کرد، امّا بعداً مایه حسرت و ندامت ایشان خواهد گشت و شکست هم خواهند خورد. بی گمان کافران همگی به سوی دوزخ رانده میگردند و در آن گرد آورده میشوند.
۷-“وَأَسَرُّوا النَّدَامَةَ لَمَّا رَأَوُا الْعَذَابَ وَجَعَلْنَا الْأَغْلَالَ فِی أَعْنَاقِ الَّذِینَ کَفَرُوا هَلْ یُجْزَوْنَ إِلَّا مَا کَانُوا یَعْمَلُونَ”(۳۳سبأ)
و پشیمانی خود را پنهان میدارند، بدان گاه که عذاب را مشاهده میکنند و ما غل و زنجیرها را به گردن کافران میاندازیم (و ایشان را روانه دوزخ میسازیم). آیا به آنان جزائی جز (جزای) کارهائی که میکردهاند داده میشود؟
۸- “کَلَّا إِذَا دُکَّتِ الْأَرْضُ دَکّاً دَکّاً * وَجَاء رَبُّکَ وَالْمَلَکُ صَفّاً صَفّاً * وَجِیءَ یَوْمَئِذٍ بِجَهَنَّمَ یَوْمَئِذٍ یَتَذَکَّرُ الْإِنسَانُ وَأَنَّى لَهُ الذِّکْرَى * یَقُولُ یَا لَیْتَنِی قَدَّمْتُ لِحَیَاتِی” (۲۱ تا ۲۴ فجر)
هرگزا هرگز! (حقیقت آن چنان نیست که میپندارید). زمانی که زمین سخت درهم کوبیده میشود و صاف و مسطّح میگردد. و پروردگارت بیاید و فرشتگان صف صف حاضر آیند. در آن روز دوزخ را حاضر آورند (و نشانش دهند). در آن روز انسان به خود میآید، ولی چنین به خود آمدنی که سودی به حال او دارد؟! خواهد گفت: کاش برای زندگی خود (خیرات و حسناتی) پیشاپیش میفرستادم!
حسرت دعوتگران
این نوع حسرت در واقع، حسرت پیامبران، و دعوتگران و مصلحانی است که پیرو ایشان هستند، حسرتی که در پی ریشخند مردم از دعوت خیرشان و روی گردانی شان از آن به وجود می آید:
“یَا حَسْرَةً عَلَى الْعِبَادِ مَا یَأْتِیهِم مِّن رَّسُولٍ إِلاَّ کَانُوا بِهِ یَسْتَهْزِئُون” (۳۰یاسین)
افسوسا و اسفا بندگان را!هیچ پیغمبری به سوی ایشان نمیآید مگر این که او را مسخره میکنند و به باد استهزاء میگیرند.
- این حسرت هم چنین، حسرت رسول الله صلی الله علیه و سلم بر قوم خود را نیز شامل می شود، قومی که دل هایشان را به روی هدایتی که این پیامبر آورده بود بستند. اما در مقابل، الله عزیز و بلند مرتبه، این روی گردانی مردم را برایش آسان نمود، و بدو گفت:
“فَلَا تَذْهَبْ نَفْسُکَ عَلَیْهِمْ حَسَرَاتٍ إِنَّ اللَّهَ عَلِیمٌ بِمَا یَصْنَعُونَ”(۸فاطر)
پس خود را باغم و غصّه آنان هلاک مکن. خدا بس آگاه از کارهائی است که میکنند.
حسرت ظالمان
در آخر به حسرت ظالمان در روز قیامت گوش فرا ده:
“وَیَوْمَ یَعَضُّ الظَّالِمُ عَلَى یَدَیْهِ یَقُولُ یَا لَیْتَنِی اتَّخَذْتُ مَعَ الرَّسُولِ سَبِیلاً * یَا وَیْلَتَى لَیْتَنِی لَمْ أَتَّخِذْ فُلَاناً خَلِیلاً * لَقَدْ أَضَلَّنِی عَنِ الذِّکْرِ بَعْدَ إِذْ جَاءنِی وَکَانَ الشَّیْطَانُ لِلْإِنسَانِ خَذُولاً”(۲۷تا ۲۹ فرقان)
و در آن روز ستمکار (کفرپیشه) هر دو دست خویش را (از شدّت حسرت و ندامت) به دندان میگزد و میگوید: ای کاش! با رسول خدا راه (بهشت را) برمیگزیدم. ای وای! کاش من فلانی را به دوستی نمیگرفتم. بعد از آن که قرآن به دستم رسیده بود، مرا گمراه کرد. ( آری! این چنین) شیطان انسانرا خوارِ خوار میدارد.
ای کاش ظالمان و جباران متوجه این نکته می شدند و از راه پیامبر صلی الله علیه و سلم پیروی می نمودند، راهی که به سوی عدل و انصاف رهنمون می کند، راه اخلاق نیکو و رفتار راستین، راه نیکوکارانی که به مردم ظلم نمی کنند و در زمین فساد به وجود نمی آورند… ای کاش این ظالمان به پرهیزگاران نزدیک می شدند و آنان را دوست و هم نشین خود قرار می دادند تا این که روز قیامت آن ها را نمی دیدم که دستان خود را گاز گرفته اند… روزی که دیگر وقت به پایان رسیده… پس وا اسفا بر ایشان!
“إِذْ تَبَرَّأَ الَّذِینَ اتُّبِعُواْ مِنَ الَّذِینَ اتَّبَعُواْ وَرَأَوُاْ الْعَذَابَ وَتَقَطَّعَتْ بِهِمُ الأَسْبَابُ * وَقَالَ الَّذِینَ اتَّبَعُواْ لَوْ أَنَّ لَنَا کَرَّةً فَنَتَبَرَّأَ مِنْهُمْ کَمَا تَبَرَّؤُواْ مِنَّا کَذَلِکَ یُرِیهِمُ اللّهُ أَعْمَالَهُمْ حَسَرَاتٍ عَلَیْهِمْ وَمَا هُم بِخَارِجِینَ مِنَ النَّارِ”(۱۶۶و ۱۶۷بقرة)
در آن هنگام که (رستاخیز فرا میرسد و پیروان سرگشته از رهبران گمراهکننده میخواهند که رستگارشان سازند و) رهبران از پیروان خود بیزاری میجویند (و نسبت به آنان اظهار ناشناسی و بیگانگی میکنند) و عذاب را مشاهده مینمایند، و روابط (و پیوندهای مودّت و محبّتی که در دنیا میانشان بود) گسیخته میگردد (و دستشان از همه جا کوتاه میشود) و (در این موقع) پیروان میگویند: کاش بازگشتی (به دنیا) میداشتیم تا از آنان بیزاری جوئیم، همان گونه که آنان (امروزه) از ما بیزاری جستند (و ناآشنایمان نامیدند. آری) این چنین خداوند کردارهایشان را به گونه ای حسرتزا و اندوه بار، نشان ایشان میدهد، و آنان هرگز از آتش (دوزخ) بیرون نخواهند آمد.
این چنین بعد از آن همه تبعیت و یاری بر ظلم… بعد از آن همه دوری از راه اسلام و مسیر پیامبر صلی الله و علیه و سلم… بعد از آن همه همکاری در راه گناه و دشمنی… بعد از آن همه. . . . . . . پیروی شدگان از پیروی کنندگان بیزاری می جویند… و پیوند ها و علاقه هایی که میانشان وجود داشت از بین می رود… “وَلَن یَنفَعَکُمُ الْیَوْمَ إِذ ظَّلَمْتُمْ أَنَّکُمْ فِی الْعَذَابِ مُشْتَرِکُونَ” هرگز این گفتگوها امروز به حال شما سودی نمیبخشد، چرا که شما ستم کردهاید، و حق این است که همگی در عذاب دوزخ مشترک باشید.
منبع: تابش
نظرات شما عزیزان:
برچسبها: